منه ی من!

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین مطالب
  • ۰۲/۰۲/۰۹
    722
  • ۰۲/۰۱/۳۰
    721
  • ۰۱/۱۲/۰۷
    720
  • ۰۱/۱۲/۰۷
    719
  • ۰۱/۰۳/۲۹
    718
  • ۰۱/۰۳/۲۹
    717
  • ۰۱/۰۳/۲۹
    716
  • ۰۱/۰۳/۰۹
    715
  • ۰۱/۰۲/۱۱
    714
  • ۰۱/۰۱/۳۱
    713
آخرین نظرات
  • ۱۹ دی ۰۰، ۱۳:۲۱ - دچارِ فیش‌نگار
    :)

۳۴ مطلب در شهریور ۱۳۹۵ ثبت شده است

327

سه شنبه, ۱۶ شهریور ۱۳۹۵، ۰۹:۳۱ ق.ظ

برای دردهای معده ام، رفتم دکتر...

دستور درمانش طوریه که روزی 12!! تا قرص باید بخورم:((((((((((((

به این فکر میکنم اصلا معده ای می مونه، که دردش ساکت بشه عایا؟؟؟؟!!!!!!!!!!!!




پ.ن.چقدرررررر خوبه دکترهامون همون اندازه که متخصص رشته شون هستن، در وقت شناسی هم متخصص باشن، حالا اگه نیستن، اخلاقشون انقدر خوب باشه که عذرخواهی کنن، حتی لبخند و پذیرایی گرمشون، یک تا دوساعت تاخیر رو تا حد زیادی کمرنگ میکنه:)

326

دوشنبه, ۱۵ شهریور ۱۳۹۵، ۱۰:۵۷ ق.ظ

تصمیم گرفتم شب یا روز عید غدیر تولد دردونه رو بگیرم


انتخاب تم برام سخت تر شد




325

دوشنبه, ۱۵ شهریور ۱۳۹۵، ۱۰:۵۶ ق.ظ

هرچقدر دوناتِ سری قبل، عالیییییییییی شد، دوناتِ دیشب خراب شد:((((((((((((((

نمیدونم چرا!!!



پ.ن. راستی هیچ کس به عکسهام، واکنش نشون نداد!! معمولی بودن گویا، و خوانندگان بسی حرفه ای :)))

323

يكشنبه, ۱۴ شهریور ۱۳۹۵، ۰۱:۴۴ ب.ظ

خانومهای خونه دار:

قدر ناهارهای دورهمیتون رو بدونید



پ.ن. فقط جنبه تذکر داشت:)

322

يكشنبه, ۱۴ شهریور ۱۳۹۵، ۱۰:۰۶ ق.ظ

همه احکام مدیران اینطوری شروع میشه: نظر به مراتب تعهد، تخصص، تجربه و توانمندی جنابعالی...


با این حساب باید خدارو شکر کنیم که انقدر صاحب تعهد، تخصص ، تجربه و توانمندی داریم که هر روز شاهد حکم یه پست جدیدیم

یا باید خدارو شکر کنیم که انقدر صاحبان تعهد، تخصص و اینای توانمند! داریم که بعضی ها با حفظ سمت، باز صاحب تعهد و تخصص جدید میشن

یا افسوس بخوریم که انقدر صاحب تعهد و اینا، نداریم که همون صاحبان قدیمی تعهد و ..، صاحبان جدید هم هستن

یا..


در مجموع فکر کنم:
من باید خدا رو شکر!! کنم که ریاست به مراتب تعهد، تخصص، تجربه و توانمندی های من، نظر!! نداره:دی


321

يكشنبه, ۱۴ شهریور ۱۳۹۵، ۰۸:۵۰ ق.ظ

دردونه میگه "ه" بهش گفته پرنده شون دست مامانش رو نوک زده، و مامانش گفته اینو به کسی نگو!!!!!!!!!!



"ه" از بچه های اقوامه:)

راهنمایی میخوام برای فهموندن حریم خانواده به بچه!

319

شنبه, ۱۳ شهریور ۱۳۹۵، ۰۹:۴۰ ق.ظ

حسِ غالب ساعات کاریِ من، نامطلوبه!:(((((((((((((((

318

شنبه, ۱۳ شهریور ۱۳۹۵، ۰۸:۵۵ ق.ظ

دردونه صبح زود بیدار شده، میپرسه نمازت رو خوندی، میگم: بله، تو که خواب بودی خوندم

میگه: یه بار دیگه هم با من بخون:*

317

چهارشنبه, ۱۰ شهریور ۱۳۹۵، ۱۲:۰۴ ب.ظ

گاهی بعضی رفتارها، ذهن و روان آدم رو طوری به هم می ریزه که بدیهیات ذهنی، عقلی، شرعی و انسانیت، برات زیرسوال میره...


معتقدم این از نقصان ایمانمه، که اینطور به هم می ریزم، ولی از طرفی هم دعا میکنم هیـــــــــــچ وقت انقدر خودخواهانه رفتار نکنم که از رفتارم چنین حسی در کسی متولد بشه


پ.ن.باز روانم داغونه، به این فکر میکنم که این حمله های روانی، که سعی میکنم ازشون دوری کنم، ولی با این حال حداقل سالی چندبار درگیرش میشم، بالاخره کار دستم خواهد داد

یا باید ایمانم رو قوی کنم، یا ...           نمیدونم چه کنم!!!!!!!!!!!!!!


316

چهارشنبه, ۱۰ شهریور ۱۳۹۵، ۱۰:۲۳ ق.ظ

چقدر دوست دارم به مافوقم بگم: خیلی از دروغ هات رو متوجه میشم!!



پ.ن. متاسفم که گاهی انقدر دیییییییییییییر آدمها رو می شناسم