منه ی من!

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین مطالب
  • ۰۲/۰۲/۰۹
    722
  • ۰۲/۰۱/۳۰
    721
  • ۰۱/۱۲/۰۷
    720
  • ۰۱/۱۲/۰۷
    719
  • ۰۱/۰۳/۲۹
    718
  • ۰۱/۰۳/۲۹
    717
  • ۰۱/۰۳/۲۹
    716
  • ۰۱/۰۳/۰۹
    715
  • ۰۱/۰۲/۱۱
    714
  • ۰۱/۰۱/۳۱
    713
آخرین نظرات
  • ۱۹ دی ۰۰، ۱۳:۲۱ - دچارِ فیش‌نگار
    :)

۱۷ مطلب در مهر ۱۳۹۵ ثبت شده است

354

جمعه, ۳۰ مهر ۱۳۹۵، ۱۱:۴۵ ب.ظ

روزها ی بی اعصابی،خودم هم از دست خودم خسته میشم:/

353

جمعه, ۳۰ مهر ۱۳۹۵، ۱۲:۱۳ ب.ظ

دردونه اخیرا هرسری که آقا رو میبینه میگه:من میخوام برم بغل آقای خامنه ای:)

فک کنم این علاقه بعد از دیدار خانواده شهدای حرم با آقا،شکل گرفته،

افسوس که نمیتونم این آرزوشو برآورده کنم:(

352

پنجشنبه, ۲۹ مهر ۱۳۹۵، ۱۱:۵۰ ب.ظ

سادیسم یعنی چه؟!!!

 و چه نوع تربیتی باعث این نوع رفتار میشه؟

351

سه شنبه, ۲۷ مهر ۱۳۹۵، ۱۰:۲۳ ق.ظ

و..

معده ام حسابی دردسرساز شده:((

350

سه شنبه, ۲۷ مهر ۱۳۹۵، ۰۹:۲۳ ق.ظ

از اول دهه بدجور ذهنم مشغول این شده بود که نکنه جزء "آخر تابع له ذلک" باشم، خصوصا وقتی دردونه کارتونی رو میدید که عمرسعد رو نشون میداد که وسوسه پست و مقام شد

رفتاری که این روزها جزء رفتارهای روزمره و عادی شده، و حس میکنم دارم درگیرش میشم



تااااااا اینکه خود زیارت عاشورا به دادم رسید، اونجا که میگیم اللهم الجعل محیای محیا محمد و آل محمد و ...

و جالبه که این دعا، قبل از لعن هاست

349

سه شنبه, ۲۷ مهر ۱۳۹۵، ۰۹:۱۹ ق.ظ

سه شب پیش برای اولین بار برای دردونه از سرم شستشو استفاده کردم، گرچه به نظر خودم تجربه سخت یا ناخوشایندی نیومد، ولی دوشب گذشته به هر حیلتی متوسل شدم جواب نداد که نداد!!!

یعنی دوشب پیش از غروب تاااااااا موقع خواب شاید 4-5بار گریه کرد و بغض، و من انواع جایزه ها رو پیشنهاد دادم، و انواع اخم ها و حتی تهدید، ولی...

این شد که دیشب زیاد به خودم زحمت ندادم(شما بخونید ابهتِ خیالیِ مادرانه ام رو نشکستم!!!)و چندباری پیشنهاد دادم که رد شد!!


میدونم شب قبلش زیاده روی از خودم بود، اما قسمتیش هم برای امتحان رابطه مون بود که نتیجه چندان خوشایند نبود


حدود دوسال پیش هم این همـــــــــــه مقاومت رو دیده بودم، و اون موقع هم میزانش اون هم برای یک بچه دوساله برام عجیب بود

348

جمعه, ۲۳ مهر ۱۳۹۵، ۱۲:۲۰ ق.ظ

بده صدقه به راه خدا

بده شب جمعه تو کرب و بلا....

347

جمعه, ۲۳ مهر ۱۳۹۵، ۱۲:۱۹ ق.ظ
موقع بستن نماز، دردونه میگه صبر کن و میاد بوسم میکنه، میگه اینو بده به خدا:)


346

شنبه, ۱۰ مهر ۱۳۹۵، ۰۲:۲۴ ب.ظ

یکی از تصمیمات اشتباه زندگیم، عدم انتخاب رشته روانشناسی برای تحصیلات تکمیلیم بود!!

شاید نتیجه اش اون مطلوبی که من میخاستم نمیشد، ولی خیلی وقتها به اشتباه بودن اون تصمیم فکر میکنم

345

شنبه, ۱۰ مهر ۱۳۹۵، ۰۹:۰۵ ق.ظ

دیروز برای اولین بار و به صورت کاملا اتفاقی رفتیم چاووش خوانی محرم

و من تـــــــــــــــــــازه فهمیدم چقدددددددددر محرم لازمم


+الهی شکر

+به این فکر میکنم که ممکنه محرم امسال رو نبینم؟!