514
دردونه داره منو به مرز جنون میرسونه
دیشب دوساعت!! تمام گریه میکرد که فردا نرو سرکار
اگر تازه تعطیلات تموم نشده بود، و دقیقا تو همین ایام به این نتیجه قطعی نرسیده بودم که من به لحاظ روحی نیاز به کار بیرون از خونه دارم، به استعفا به صورت جدی فکر میکردم، حتی با وجود اینکه اگر دردونه امسال بره پیش دبستانی، قسمت اعظم ساعاتی که من نیستم، اونم خونه نخواهد بود