منه ی من!

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین مطالب
  • ۰۲/۰۲/۰۹
    722
  • ۰۲/۰۱/۳۰
    721
  • ۰۱/۱۲/۰۷
    720
  • ۰۱/۱۲/۰۷
    719
  • ۰۱/۰۳/۲۹
    718
  • ۰۱/۰۳/۲۹
    717
  • ۰۱/۰۳/۲۹
    716
  • ۰۱/۰۳/۰۹
    715
  • ۰۱/۰۲/۱۱
    714
  • ۰۱/۰۱/۳۱
    713
آخرین نظرات
  • ۱۹ دی ۰۰، ۱۳:۲۱ - دچارِ فیش‌نگار
    :)

۱۱ مطلب در آبان ۱۳۹۶ ثبت شده است

547

چهارشنبه, ۲۴ آبان ۱۳۹۶، ۰۹:۲۳ ق.ظ

ظرفهایی که توسط آقای همسر شسته میشه دو حالت پیدا میکنه، اگه زود به دادشون برسی که هیچ، در غیراینصورت بعد از مدتی غیرقابل استفاده است:((



پ.ن. از زمانی که دیسک کمر گرفتم، قسمت اعظم شستن ظرفهای روزانه با اقای همسره

پ.ن.2. اینهم یکی از خوبی های آقای همسر:دی

546

چهارشنبه, ۲۴ آبان ۱۳۹۶، ۰۹:۲۱ ق.ظ

صبح چشمهاتو باز کنی ببینی یکی پیام داده، زنده ای؟؟ نگرانتم


واقعا چقدر انسان ضعیفه و البته چقدر فراموشکار:((

545

يكشنبه, ۲۱ آبان ۱۳۹۶، ۱۰:۱۸ ق.ظ

همیشه به این تصور عامه که "زن ها پرحرفن" معترض بودم تااااااااااااا

این دوتا کارورزم آمدن!!!

544

شنبه, ۲۰ آبان ۱۳۹۶، ۰۱:۲۱ ب.ظ

دردونه اخرشب ها اصرار داره که نوازشش کنم، اونم نشسته

وقتی فکر کردم احتمال دادم به خاطر اینکه هرازگاهی خوابم میبرده، این خواسته رو داره، ولی بارها سوال پرسیدنم، جواب مشخصی نداشت!!

حالا، اکثر شبهایی که از روی خستگی، یا حتی در جهت عادت نشدن این خواسته اش، مقاومت میکنم و دردونه راضی میشه که کنارش بخوابم و نوازشش کنم، یا حتی حاضر میشه بدون نوازش بخوابه

بعدش موقعیتی پیش میاد که خودخواسته، نشسته نوازشش میکنم

حالا یه بدخواب میشه، یا مریض شده یا ...


دیشب به این فکر میکردم که شاید واقعا از لحاظ روحی این خواسته اش براش مهمه!!!

543

شنبه, ۲۰ آبان ۱۳۹۶، ۰۱:۱۷ ب.ظ
چرا مامان درک نمیکنه که بعد از نزدیک به ده -دوازده ساعت بیرون بودن از خونه، نیاز دارم تو خونه خودم باشم

ولو اینکه بالا و پایین کاملا شرایط یکسان باشه
یا حتی اگه برم بالا، اجبارا استراحت کنم!  :(

542

يكشنبه, ۱۴ آبان ۱۳۹۶، ۰۹:۰۰ ق.ظ

دردونه میگه نمیشه من نمازم رو به تو اقتدا کنم؟
میگم چطور؟!!!
میگه اینجوری بخونم، و دهنش رو میبنده:دی

541

شنبه, ۱۳ آبان ۱۳۹۶، ۱۰:۳۳ ق.ظ

دردونه اصرار داره که بره پیش دبستانی

میگم: اگه امشب سرفه هات بهتر بود، برو

میگه: خب پس منم به زور سرفه هامو نگه میدارم

540

شنبه, ۱۳ آبان ۱۳۹۶، ۱۰:۳۲ ق.ظ
برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
  • مک بس

539

دوشنبه, ۸ آبان ۱۳۹۶، ۰۹:۴۱ ق.ظ

گاهی حس میکنم انقدر انتظارات مامان زیاده، و توقعاتش، که جایی برای دلسوزی و دیدن شرایط من براش نمیذاره!!



البته اون حق داره، از بچه ای که اینهمه زحمتش رو کشیده انتظار داشته باشه، ولی گاهی دلم میخاد هرثانیه همراه بوده باشه، شاید حالم رو درک کنه:(

538

دوشنبه, ۸ آبان ۱۳۹۶، ۰۹:۲۷ ق.ظ

از صبح ساعت 7 سرکار باشی تا 4

بعدم دوساعت رفته باشی تعلیمی

و برسی خونه، مواجه بشی با مامانی که با یه من عسل هم نمیشه خوردش که

چرا وقتی میری تعلیمی، ایشون رو با خودت نمیبری!!!