منه ی من!

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین مطالب
  • ۰۲/۰۲/۰۹
    722
  • ۰۲/۰۱/۳۰
    721
  • ۰۱/۱۲/۰۷
    720
  • ۰۱/۱۲/۰۷
    719
  • ۰۱/۰۳/۲۹
    718
  • ۰۱/۰۳/۲۹
    717
  • ۰۱/۰۳/۲۹
    716
  • ۰۱/۰۳/۰۹
    715
  • ۰۱/۰۲/۱۱
    714
  • ۰۱/۰۱/۳۱
    713
آخرین نظرات
  • ۱۹ دی ۰۰، ۱۳:۲۱ - دچارِ فیش‌نگار
    :)

۴ مطلب در مهر ۱۴۰۰ ثبت شده است

693

دوشنبه, ۱۹ مهر ۱۴۰۰، ۰۹:۳۲ ق.ظ

و سریال بی خوابی های شبانه..

که چندسالی به مدد مدرسه رفتن دردونه چندقسمت در میان شده بود، به مدد نازدونه با قوت هرچه بیشتر هرشب روی آنتن میرود:(

 

 

پ.ن. کم کم دارم به اون درجه از عرفان میرسم که یه ماشین جلوم باشه، بعد یه هو ببینم پشت سرمه، و خود به خود من ازش رد شدم:دی

پ.ن.2. اندر حکایات کمک مردان در خانه اینکه آقای همسر هرازگاهی میگن تو که اینهمه کمبود خواب داری، حد اقــــــــــــــــــــل رانندگی نکن! :/

692

شنبه, ۱۰ مهر ۱۴۰۰، ۱۰:۳۷ ق.ظ

هرچقدرم هفته شلوغی رو پشت سرگذاشته باشی،به حدی که تا آخرین ساعات آخرش، یعنی دقیقا نیمه شب شنبه هم طول بکشه و حتی شروع هفته ات ادامه همون شلوغی باشه

هرچقدرم کمبود خواب داشته باشی و بی رمق باشی انقدر که کارهای ده دقیقه ای رو توی نیم ساعت با حالت اسلوموشن انجام بدی

هرچقدرم دیواری بیش نباشی که حتی توان و کشش ارائه کوچکترین میمک های صورت رو نداشته باشی چه برسه به سایر واکنش ها و حرکات بدنی

هرچقدرم ذهنت درگیر انتخاب درست بین آموزش حضوری و غیرحضوری باشه و باتلاقی که اوضاع واکسن های بدون ایمنی کامل و جو شتاب زده بعد از تصور واکسن های ایمن کننده کامل به وجود آورده، باشه و ...

 

وقتی یه دردونه داری که با اینکه مثل خودت به شدت کمبود خواب داره، باز با اشتیاق بدرقه ات میکنه و با اون لبخند معصومش و با لحنی قاطع بهت میگه من مراقب خودم و نازدونه هستم، توام مراقب خودت باش..

چیزی بالاتر از دوپینگ برات اتفاق می افته

و فکر میکنی اصلا خوشبخت تر من کسی هست؟...

 

پ.ن. جوگیرم خودتی

691

چهارشنبه, ۷ مهر ۱۴۰۰، ۰۹:۳۰ ق.ظ

نوشتن و کلا هرکاری حس میخواد!

حست خوب باشه اون متن هم خوب میشه، نباشه هم...

 

قبلترها ارتباطات وبلاگیم زیاد بود، بعدتر کمتر شد و منتخب تر (مثل شیطنت های دوران بلوغ که کم کم فروکش میکنه)

و اخیرترش صفر شد!

تقریبا تمام اد لیستم غیرفعال شدند! شاید در اثر بحران (دقیقا به نظرم در جهاتی فقط همین لفظ کاربرد داره)کرونا، شاید هم..

دیگه تصمیم به نوشتن نداشتم، ولی هر ازگاهی توی این نزدیک به دوسال که حرف هایی ذهنم رو مشغول میکرد و به هردلیل گوش شنوایی نبود، یاد نوشتن می افتادم و متاسفانه تنبل تر از این بودم که همون  اندک رو هم مکتوب کنم...

 

این مدت اتفاقات زیادی افتاد که مهمترینش اضافه شدن "نازدونه" به جمع مون بود heart

که تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل...

الان که علی القاعده اوضاع باید کمی آرامتر شده باشه همچنان هرروز غافلگیر میشم و اصلا به نظرم اصول لاینفک بچه داری همینه، که تا سالها برنامه ریزی روزمره ات دست خودت نیست، و مثلا نمیتونی صبح قول بدی که عصر فلان کار رو حتما میکنی یا فلان جا رو حتما میری، یا حتی نمیتونی قول بدی نازدونه ات که الان خوابه، وقتی بیدار شد فلان کار رو خواهی کرد و...

 

و این یعنی زندگی جریان داره با همه سختی و ناملایماتش و البته شیرینی های شیرین تر از عسلش..

و الهی که عاقبتش به خیر باشه برامون

690

يكشنبه, ۴ مهر ۱۴۰۰، ۰۹:۴۶ ق.ظ

من برگشتــــــــــــــــم:)