منه ی من!

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین مطالب
  • ۰۲/۰۲/۰۹
    722
  • ۰۲/۰۱/۳۰
    721
  • ۰۱/۱۲/۰۷
    720
  • ۰۱/۱۲/۰۷
    719
  • ۰۱/۰۳/۲۹
    718
  • ۰۱/۰۳/۲۹
    717
  • ۰۱/۰۳/۲۹
    716
  • ۰۱/۰۳/۰۹
    715
  • ۰۱/۰۲/۱۱
    714
  • ۰۱/۰۱/۳۱
    713
آخرین نظرات
  • ۱۹ دی ۰۰، ۱۳:۲۱ - دچارِ فیش‌نگار
    :)

54

سه شنبه, ۱۸ اسفند ۱۳۹۴، ۰۸:۵۵ ق.ظ

چندروز پیش دردونه نزدیک بیرون اومدنم بیدار شد، ازم پرسید میری سرکار؟     من اجبارا گفتم نه

توی حیاط بودم که بیدار شد و گریه میکرد که مامان گفت نمیرم، چرا رفت؟

عصرازش عذرخواهی کردم و ...


امروز بازهم بیدار شد، اصرار داشت که مطمئن بشه نمیام

امروز میری سرکار ؟         نمیدونم

یعنی میری؟؟                چی شد بیدار شدی؟ خواب دیدی؟

نه، بگو میری یا نه؟          الان شبه، صبح که نیست، حالا تا صبح

نه، بگو صبح میری یا نه؟    نمیدونم

با بغض اول (قول) بده نمیری ....


دیگه امروز، روزه برای من؟؟:(((((((((((((((

  • مک بس

نظرات  (۱)

چرا راستشو بهش نمیگی؟؟ هیچوقت بهش دروغ نگو چون اعتمادش به خودت رو از بین می بری..
پاسخ:
منم سعی ام همینه، یا جواب نمیدادم،یا راستشو میگم
دراین مورد که بگم میرم،اصن آرامش نداره دیگه،حتی شب خواب راحت نداره،اینه همه اش بحثو عوض میکردم،یا یه جور مطلوبی که دروغ هم نگفته باشم،قضیه رو فیصله میدادم،اخیرا نمیشه پیچوندش

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">