137
دوشنبه, ۱۳ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۱۱:۱۴ ق.ظ
دوروزقبل با دردونه رفتیم آرایشگاه (دو ساعت و نیم وقتمون رو گرفت، راهش هم بسیییییییی دور بود)با اینکه موهاش بلند شده، چون خودش نخواست براش کوتاه نکردم
دیروز: رسیدم خونه، دردونه درو باز کرده، خشکم زد: موهاش انقدر کوتاه شده که جلوش شده مثل این زن های مصری توی فیلمهای قدیمی که چتری صاف میریزن توی صورتشون
دردونه موهاش فره،فر که میخوره که دیگه...
بعد از نیمساعت و کلی کلنجار با خودم، به مامان میگم: خب من دیروز برده بودمش آرایشگاه، نمیخاستم موهاش رو کوتاه کنم
میگه: من کوتاه نکردم، فقط جلوهاش رو زدم!!!!!!!!!
گاهی حتی این برخوردهای به ظاهر ساده، کل روزم رو دگرگون میکنه
- ۹۵/۰۲/۱۳
خوشم اومد :))
البته بلند خوبه ;-)