166
سه شنبه, ۲۸ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۰۹:۰۹ ق.ظ
یادم باشه دیگه خودم رو درگیر فیلم یا سریالی نکنم!
از بازی عالیییییییییییییی بازیگران و برخی دیالوگهای محشرش که بگذریم، محتوای داستان هم قشنگ بود، تااااا این دو قسمت آخر
شاید اگه مجردی هام (مجرد از همسر یا فرزند حتی) شهرزاد رو دیده بودم، من هم مست این پایان زیبا میشدم: رسیدن دو تاعاشق به هم بعد از مدتها سختی
اما به نظرم این داستان خیلی نرم خیلی از هنجارها رو شکست،و جایگاه مادر بودن و همسر بودن رو زیرسوال برد:
شهرزاد اگرچه به زور همسر قباد شد، ولی تمام مدت خودش رو مقید به زندگیش نشون داد، و البته این رفتار معقول و پسندیده خوب هم بود، ولی نه وقتی که همه رو با یه جمله خراب کرد: میخام با فرهاد ازدواج کنم، کسی که همیشه!!! دوستش داشتم و حتی جواب قباد رو هم نداد که پرسید یعنی حتی زمانی که با من زندگی میکردی؟؟؟
زنی که خودش رو مقید به زندگی ولو اجباریش نشون داد، وقتی حاضر شد بچه دار بشه، نسبت به بچه اش مسئوله، و اگرچه مورد نامهری قرار گرفت، ولی برای آینده فرزندش هم که شده بود به درخواست پدر بچه اش باید توجه میکرد: خصوصا وقتی پدر، کفایت لازم رو نداشت
یا در قسمتی از فیلم وقتی مانع دیدن فرزندش میشن، به دیدن عشق سابقش میره!
نمیدونم شاید من عشق شهرزاد و فرهادی! رو تجربه نکردم،که برداشتم اینه، ولی وقتی قبول کردی فردی رو به این دنیا دعوت کنی، دیگه نمیتونی خودخواهانه تصمیم بگیری
و نکته دیگه برخوردهای فیزیکی این فیلم، که جدای از مسائل شرعی و عرفیش، جز تحقیر قباد برداشتی در پی نداشت، مردی که خواسته یا ناخواسته پدرفرزندش بود
+نه من منتقدم نه اهل هنر و فیلم، و نه اینجا جای این حرفها بود، ولی ذهنم درگیر فیلمی شده که پرفروشترین های کشور بوده و هست، و این هزینه عظیم رو به جامعه تحمیل کرده، چه مادی، چه معنوی، و هیچ کس هم معترض نشد نه به محتوا، نه به این همه بدحجابی و ...
+ندیدن، هنر نیست!!
- ۹۵/۰۲/۲۸
راستش من که این فیلم رو ندیدم
اما تو این دوران از هیچ چیزی متعجب نمی شم. وقتی این حجم عظیم فیلم های ساختار شکن توی این سه سال مجوز پخش گرفتن و وقتی رئیس جمهور میگن ما مسئول بهشت و جهنم مردم نیستیم بنظرم دیگه هیچ حرفی باقی نمی مونه