منه ی من!

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین مطالب
  • ۰۲/۰۲/۰۹
    722
  • ۰۲/۰۱/۳۰
    721
  • ۰۱/۱۲/۰۷
    720
  • ۰۱/۱۲/۰۷
    719
  • ۰۱/۰۳/۲۹
    718
  • ۰۱/۰۳/۲۹
    717
  • ۰۱/۰۳/۲۹
    716
  • ۰۱/۰۳/۰۹
    715
  • ۰۱/۰۲/۱۱
    714
  • ۰۱/۰۱/۳۱
    713
آخرین نظرات
  • ۱۹ دی ۰۰، ۱۳:۲۱ - دچارِ فیش‌نگار
    :)

226

چهارشنبه, ۲۶ خرداد ۱۳۹۵، ۱۱:۰۰ ق.ظ

دردونه دوست داره موقع خواب نوازش بشه(این موقع یعنی وقتی دیگه نای شیطنت نداره و حتی گاهی کمتر از ثانیه به بیهوش شدنش مونده)درخواست هرشب هم متفاوته: کمر، صورت، دست، پا و حتی گاهی کف پا:)) و در مواقعی که هنوز میخاد بازی کنه: شکم


گاهی من انقدر خسته ام که وسط نوازش کردنها خوابم میبره، و صدام میزنه، و دوباره خدمت رسانی میکنم:)

گاهی بعد از تکرار این سریال خسته میشه و با ناراحتی میگه: خب دیگه نمیخام:(((

گاهی هم در حین نوازش تذکر میده که نازم کن!!!    تو اون عالم خلسه ی بین خواب و بیداری، هردفعه متعجب میشدم که خب من که مشغولم، چرا تذکر میده! و فردا هم یادم میرفت

دیروز موقع خواب عصرگاهی تــــــــــازه کشف نمودم که احتمالا خودش هم این وسط خوابش میبره، متوجه نوازش نمیشه، بیدار که میشه لازم میبینه تذکر بده:)))

  • مک بس

نظرات  (۶)

چقدر صبورانه عمل میکنی. آفرین.
این رفتار مربوط به یک سال و نیم تا دو سالگی پسرک بود دیگه الحمدلله تموم شده. :)
من الان اصرار میکنم که پسرک خودش بره و بخوابه و گاهی اگر فرصت باشه و گل پسرخواب باشه میرم پیشش وگرنه نه. این پستهاتو میخونم حسمیکنم خیلی کم صبرم :(
یادم اومد که یه وبی رو میخوندم که دختر پنج و نیم ساله ش ( وقتی من از شش ساله بودن بچه کپ کردم تاکید کرد که پنج سال و نیمه س نه شش سال!خخخ!) رو هنوز روی پاش می خوابوند!
:|
نمیدونم چرا اینو گفتم الان.
پاسخ:
اتفاقا من هم از بعضی پست های تو همین برداشت رو میکنم:)
خب شرایط شما متفاوته، دوتا بچه اقتضاءات خاص خودشو داره
اون دختر هم به نظرم یا یکی یدونه بوده، یا به دومی حسادت میکرده، دردونه هم مدتهااااااااست دیگه روی پا نمیخوابه، که البته این دلیلش اینه که زودتر خوابش میبره
باورت میشه از همون دوران نوزادی- مطمئنم کمتر از4ماه- وقتی حس میکرد یه چیز باعث میشه زودتر بخوابه، اون چیز رو ترک میکرد: مثل شیرخوردن موقع خواب!!!
و همین خوابیدن روی پا
البته خواهرزاده من بعد از اومدن دومی، از روی حسادت تا مدتها دوباره روی پا میخوابید:))
خب بچه های ما هنوز کوچکن! هنوز چهار ساله هم نیستن و روی پا خوابیدن خیلی معمولیه اما بچه ی شش ساله رو تصور کن با اون قد و قواره بذاری رو پات!!! :|
پاسخ:
آره خب، تو تصور میکنی من خواهرزاده ام رو دیدم:دی
شاهزاده ما تا همین چند وقت پیشم میخواست پشتشو بمالم. اتفاقا چند شب پیش می گفت مامان یادته موقع دعا پشتمو می مالیدی؟
دردونه چند سالشه؟
پاسخ:
عزیزززززززززززززززم:*
دردونه ما سه  سال و هشت ماه و اندی سن داره
و احتمالا یه مدت دیگه طبق اخلاق تنوع طلبانه اش، دیگه این خواسته رو نداره
پسر من فقط میگه صورتش رو نوازش کنم اونم اگه من خسته باشم و خوابم ببره خودش من رو ناز می کنه و اینقدر این کار رو گاها با خشونت انجام میده که بیدار شم دی:
ولی جالبه نه پسرم و نه دخترم هیچکدوم تا حالا نذاشتن رو پا بخوابونمشون...خخخ
پاسخ:
:))
اصولا خود مادرها بچه ها رو به روی پا خوابوندن عادت میدن، وگرنه اوایل که بچه متوجه نیست انقدرها، بعدتر که بزرگ میشه شاید جایی ببینه و دلش بخواد، که اونم اگه عادت نداشته باشه، به نظرم بیشتر سرگیجه میگیره:دی


+چ جالب، من اولین بار که برام نظر گذاشتین، تصورم این بود که بچه ندارین، بعد از مدتی متوجه شدم پسر دارین، الانم که ... خدا براتون حفظشون کنه


چه بامزه که شما سه تا بچه های همسن و سال دارین:))))
پاسخ:
:)))
با این کامنتت، تازه به خودم اومدم که ممکنه  دید دیگران نسبت به بحث های ما چه طوری باشه:))
وقتی تو دنیای مادرانه ات غرق میشی، ورای اونو خیلی تصور نمیکنی:)
منتظرجان هم که اومد و شدین چهارتا:)
عزیییزم منظورم از بامزه خنده دار نبود ها:) برام جالبه که بچه هاتون همسن و سالن و تجربه های مشترک دارین:)
حالا ان شاالله نی نی آینده منم همسن بعدی های شما بشه:)))))))
پاسخ:
:))
منم چنین برداشتی نکردم:)
ان شاالله:)) فکر کنم با لوسی می جان و ملکه جان و منتظر خانم هماهنگ بشی بهتره، اونها عملکرد بهتری دارن تا من:دی

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">