منه ی من!

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین مطالب
  • ۰۲/۰۲/۰۹
    722
  • ۰۲/۰۱/۳۰
    721
  • ۰۱/۱۲/۰۷
    720
  • ۰۱/۱۲/۰۷
    719
  • ۰۱/۰۳/۲۹
    718
  • ۰۱/۰۳/۲۹
    717
  • ۰۱/۰۳/۲۹
    716
  • ۰۱/۰۳/۰۹
    715
  • ۰۱/۰۲/۱۱
    714
  • ۰۱/۰۱/۳۱
    713
آخرین نظرات
  • ۱۹ دی ۰۰، ۱۳:۲۱ - دچارِ فیش‌نگار
    :)

392

شنبه, ۲۲ آبان ۱۳۹۵، ۱۰:۳۰ ب.ظ

از گلایه های همیشه گی مامان کم بالارفتن منه

با اینکه بارها خودش پایین بوده و دیده چقدر مشغولیاتم زیاده،باز انتظار داره

حتی اگه ندیده بود هم،هر سری که میرم بالا،نمی پرسه تو در چه حالی،فقط با کوله باری از گلایه و به رخ کشیدن بچه های خاله و عمه و عمو و همسایه و همشهری و ... پذیرایی و بدرقه ام میکنه


+از حسرتهام اینه که با مامان درددل کنم و اخرش به نتیجه نرسم که همه چی تقصیر خودمه

درددل که حتی نه،مثلا بگم دردونه امروز فلان کارو کرده،یا فلان حرفو زده،اخرش پشیمون میشم از گفته ام:(اینه که اصولا سکوت میکنم:(((

  • مک بس

نظرات  (۴)

از گلایه های همیشگی من به مامانم اینه! تنها بودنم... :(
و واقعا قلبم رو مالامال از درد میکنه.. واقعا.
پاسخ:
شاید من اگه از مامان دور بودم، کمتر هم ازش انتظار داشتم
ولی در کل و اصل ماجرا زیاد موثر نیست
چقدر بده نشه حتی یک حرف ساده رو با یکی درموین گذاشت
پاسخ:
:(
دوری دوستی خیلی بهتره. نمی تونید جدا شید؟
پاسخ:
خب با این شرایطی که ما داریم بعیده حتی دورهم اگه بشیم دوست تر بشیم، چون این مدت نزدیکیه انتظارات رو بیشتر کرده
البته الان نه مامان نه دردونه راضی به جدایی نیستن، میتونستم دردونه رو راضی کنم، ولی مامان از الان بغض میکنه که احتمالا ما سال آینده بریم خونه خودمون

  • دچــ ــــار
  • یکی از دوری مامانش میناله 
    یکی از نزدیکی اش :)

    +مملکته !

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">