منه ی من!

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین مطالب
  • ۰۲/۰۲/۰۹
    722
  • ۰۲/۰۱/۳۰
    721
  • ۰۱/۱۲/۰۷
    720
  • ۰۱/۱۲/۰۷
    719
  • ۰۱/۰۳/۲۹
    718
  • ۰۱/۰۳/۲۹
    717
  • ۰۱/۰۳/۲۹
    716
  • ۰۱/۰۳/۰۹
    715
  • ۰۱/۰۲/۱۱
    714
  • ۰۱/۰۱/۳۱
    713
آخرین نظرات
  • ۱۹ دی ۰۰، ۱۳:۲۱ - دچارِ فیش‌نگار
    :)

430

دوشنبه, ۱۶ اسفند ۱۳۹۵، ۰۱:۰۴ ب.ظ

یک عدد خانه ی به هم ریخته، یک عدد سازمانِ شلوغ و پرکارِ آخر سالی، یک عدد خواهر که همسرش بستری است، اجزاء زندگی این روزهای منه

به اینها یک عدد دردونه اضافه کنید که ثانیه ای حاضر نیست توجه منو از دست بده، تا جایی که مثلا برای آب خوردن لیوان رو که دستش میدم، میگم کنارم بایست آب خوردن منو تماشا کن!!!


پ.ن. خونه ی به هم ریخته ی اندکی تمیز، اعصاب خوردکن تر از خونه ی مرتب خاک آلوده!

پ.ن.2. لطفا برای همسر خواهرم دعا کنید

  • مک بس

نظرات  (۲)

چشم
پاسخ:
چشمتون بی بلا
ممنون
ان شاالله که زودتر خوب بشن
امون ا این دردونه های شیطون
دختر منم تا میبینه تلفن دستمه شروع میکنه به گریه و ناله و داد و بیداد. تا تلفن رو میذارم کنار حالش خوب میشه /:
پاسخ:
ممنون از دعاتون، انشاءالله
اموووووووون
 انگار هرچی به عید نزدیکتر میشیم که کارهای من بیشتر میشه دردونه حساس تر میشه
البته یه چیز دیگه هم هست، قسمتیش هم مشغله منه، که هم دردونه رو حساس کرده، هم آستانه تحمل منو پایین برده
حالا ما اخیرا اگه به دردونه بگم گوشی رو بیار، اول میپرسه به کی میخوای زنگ بزنی، اگه موافق طبعش بود و میخاست با مخاطب من حرف بزنه، که هیچ  وگرنه نه گوشی رو میاره، نه میذاره خودم بردارم
کسی هم که تماس میگیره، همون آش و کاسه ی خونه شما، خونه ی ما هم هست:دی

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">