531
سه شنبه, ۱۸ مهر ۱۳۹۶، ۱۲:۴۵ ب.ظ
1. نمیدونم یادتون هست یا نه
شبهای قدری که توی زمستون شب بیدار میموندیم، اون ساعت های آخر، یا حتی نیم ساعت آخر، تک تک سلول های بدن انگار خواب می طلبید:)
2. بچه ای رو تصور کنید که 4 ساعت رفته بیرون، بعد از اونم 4 ساعت بازی کرده، دلتنگ هم شده
در چنین حالتی منتظر کوچکترین جرقه جهت بروز انفجاری همه خستگی ها و دلتنگیهاشه، البته به شیوه خودش
3. این دو رو باهم تصور کنید میشه حال این روزهای ما:(((((((((( یعنی از مرحله گریه گذشته
این روزها واقعا کم میارم، لحظاتی میشه که دلم میخاد بشینم گریه کنم:دی از همون ساعت 4 که میرسم خونه، انتظار ساعت 10 رو میکشم که بخوابیم، به معنای واقعی کلمه"هر" رفتاری اعم از صحبت، واکنش، نگاه، حرکت دست یا بدن با گریه یا اعتراضی جیغ گونه مواجه میشه:(
تقریبا هرروز به این فکر میکنم که کاش دردونه رو نفرستاده بودم پیش دبستانی(البته از روی خستگی)
شبهای قدری که توی زمستون شب بیدار میموندیم، اون ساعت های آخر، یا حتی نیم ساعت آخر، تک تک سلول های بدن انگار خواب می طلبید:)
2. بچه ای رو تصور کنید که 4 ساعت رفته بیرون، بعد از اونم 4 ساعت بازی کرده، دلتنگ هم شده
در چنین حالتی منتظر کوچکترین جرقه جهت بروز انفجاری همه خستگی ها و دلتنگیهاشه، البته به شیوه خودش
3. این دو رو باهم تصور کنید میشه حال این روزهای ما:(((((((((( یعنی از مرحله گریه گذشته
این روزها واقعا کم میارم، لحظاتی میشه که دلم میخاد بشینم گریه کنم:دی از همون ساعت 4 که میرسم خونه، انتظار ساعت 10 رو میکشم که بخوابیم، به معنای واقعی کلمه"هر" رفتاری اعم از صحبت، واکنش، نگاه، حرکت دست یا بدن با گریه یا اعتراضی جیغ گونه مواجه میشه:(
تقریبا هرروز به این فکر میکنم که کاش دردونه رو نفرستاده بودم پیش دبستانی(البته از روی خستگی)
- ۹۶/۰۷/۱۸