منه ی من!

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین مطالب
  • ۰۲/۰۲/۰۹
    722
  • ۰۲/۰۱/۳۰
    721
  • ۰۱/۱۲/۰۷
    720
  • ۰۱/۱۲/۰۷
    719
  • ۰۱/۰۳/۲۹
    718
  • ۰۱/۰۳/۲۹
    717
  • ۰۱/۰۳/۲۹
    716
  • ۰۱/۰۳/۰۹
    715
  • ۰۱/۰۲/۱۱
    714
  • ۰۱/۰۱/۳۱
    713
آخرین نظرات
  • ۱۹ دی ۰۰، ۱۳:۲۱ - دچارِ فیش‌نگار
    :)

618

چهارشنبه, ۹ آبان ۱۳۹۷، ۰۸:۲۴ ق.ظ

دردونه میگه میدونی نامحرم نباید موهامو ببینه (از اونجا که یه هویی مطرح میکنه)میپرسم چطور؟

میگه: آخه اگه ببینه خدا آتیش میریزه رو سرمون...



حقا و انصافا برای توصیف خدا برای بچه ها کمی ذوق نداشته مون رو به کار بگیریم بهتر نیست؟؟




پ.ن.دیشب دردونه خودخواسته برای خدا نامه نوشت، به جرات میگم از ده تا جمله اش نصفش تشکر از مهربونی خدا بود:)

  • مک بس

نظرات  (۱۰)

:))))
با اینکه متنت گریه دار بود اما از تصورِ مدلِ گفتنِ دردونه خنده‌م گرفت.
:))
پاسخ:
راستش حالت گفتن دردونه هم اصلا جالب نبود

  • صبورا کرمی
  • تو بهش چی جواب دادی؟
    پاسخ:
    من گفتم خدا خیلی مهربونه، وقتی نامحرم موهامونو ببینه ناراحت میشه
    :((
    براش توضیح بده که خدا آدمها رو اذیت نمیکنه.
    پسرک هم یه بار پای برنامه شبکه نهال نشسته بود و تفسیر تصویریِ سوره همزه رو دیده بود که آخر سوره، تهدید به عقوبت اتفاق افتاده.
    تا چند روز همینا رو میگفت که خدا آدم بدها رو میندازه تو آتیش. اگه فلان کار رو بکنیم می برنمون جهنم. من فقط تونستم بگم اونها خودشون میرن تو جهنم. هی میگفت نه، تو قرآن گفته خدا می بردشون! :/
    پاسخ:
    من سعی میکنم همیشه جلوه های رحمت خدا رو براش بلد کنم
    و نهایتا ناراحتی خدا رو براش تقبیح
    یادم نمیاد بهشت و جهنم رو براش توضیح داده باشم، گرچه فکر کنم توی مدرسه مقداری براش میگن، ولی تا جایی که از مشاوردینی مدرسه شون شناخت دارم، ایشونم روی رحمت خدا تکیه داره
    اینو هم از همکلاسی هاش شنیده بود

    خدا ببخشه بهتون
    لپش رو از طرف من بکشید!
    پاسخ:
    ممنونم از لطفتون
    راستش خیلی وقته لپ نداره:(
    ای وااااای من، راستش توقع هر جوابی رو داشتم جز این!!

    چقدر قشنگ
    پاسخ:
    یکی از بچه های همکلاسیش از این حرفها زیاد میزنه
    سری قبل هم به بچه های گفته بود چرا کیف ها یا وسایل تون عکس شخصیت های کارتونی مث آنا السا و .. داره اینا شیطانی هستن و...
    خب من تاجایی که تونستم برای دردونه شخصیت های کارتونی رو بلد نکردم، در عین حال اگر خواسته کارتونش رو ببینه ممانعت هم نکردم، گاهی خواسته تو خونه رفتارهاشون رو تکرار کنه، واکنش نشون ندادم خیلی زود هم یادش رفته
    تو خرید وسیله هم خودم پیشنهادم وسایلیه که شخصیت کارتونی نداره، ولی اگه خودش اصرار کنه، میخرم، با این حال خودش هم اصولا اصراری تو خرید وسایل با شخصیت کارتونی نداره
    کلا مشکلی در این زمینه نداریم، کارتون ها در حد یه سرگرمیه براش، نه شخصیت سازی و الگوبرداری وحتی این حرف دوسش انقدر براش کاربرد نداشته بود که خونه تعریف نکرد
  • صبورا کرمی
  • تو از کجا فهمیدی دوستش گفته شخصیت های کارتونی شیطانی اند؟
    پاسخ:
    تو گروه تلگرامی، مادرهای بچه های دیگه شاکی بودن
    تو این سن بهترین کار و شما میکنین ابدا  منعش نکنین و اصلا سعی نکنین چیزای گنده و عمیق یادش بدین، بچه تو این سن توان تحلیل و تشخیص و تعمیق نداره، فقط تو سطح یه چیزی رو حس میکنه و بهترین کار اینه که بذاری هر چیزی و که میتونی و ضرر جانی براش نداره اجازه بدی حس کنه تجربه کنه خودش یادش میره و بعدا تو فرایند شکل گیری شخصیتش در ادامه میشه نهادینه ش کرد.
    واقعا روش های تربیتی شما مادرهای فهیم آموزنده ست.
    + :)
    پاسخ:
    امیدوارم درست عمل کنم
    +ممنون از انرژی مثبت تون:)
    من بهشت رو براش گفتم ولی جهنم رو نه.
    ولی این روزها که سوره های جزء سی رو حفظ میکنیم مدام معنیهاشو می پرسه و پاسخ دادن کار سختی میشه!
    پاسخ:
    واقعا جواب درست دادن کار سختیه
  • پیـــچـ ـک
  • سلام
    بچه بالای هفت سال میتونه ثواب و عقاب رو درک کنه. اون بچه زیر هفت ساله که اصلا نباید همچین حرفایی رو بشنوه و درک عذاب جهنم براش سخته. ولی روی رحمت و مغفرت خدا خیییلییی تاکید داشته باشید.
    هر وقت کار خوبی کرد متوجهش کنید که الان خدا راضیه و کارای خوب اونو میبینه. اما وقتی کار غلطی کرد زوایای عمل رو براش بدون توجه به عقاب اخرویش توضیح بدید بگید که آیای این کار به نظرش درسته یا نه. بهش فرصت بدید فکر کنه. اصلا اینو بهش امر کنید. و بعد ازش در قالب یه نقاشی یا حرف زدن بخواید نتیجه فکراشو با شما در میون بذاره.

    بچه بالای هفت سال دیگه خیلی آسیب پذیر نیست. نگران نباشید.
    پاسخ:
    سلام
    ممنون بابت نکات تربیتی

  • مردی بنام شقایق ...
  • سلام

    مهمون برامون اومده بود خانومم چادر سر کرده بود. بعد ازش پرسیده بود چرا اینو سرت میکنی گفته بود آخه نامحرم داره میاد خونه! 

    از فرداش تا من میومدم خونه بدو بدو میرفت چادر خودش و مامانشو میاورد میگفت نامحرم اومده نامحرم اومده!!! :)))

    کلی براش توضیح دادیم که باباجون بابا و برادر و باباجون و اینا نامحرم نیستن!
    میگفت نه! هر کی صورتش مو داره (اشاره به مذکر :) ) نامحرمه ^_^

    خلاصه بیچاره شدیم تا مارو به عنوان محرم پذیرفت :)
    پاسخ:
    خدا براتون حفظش کنه

    سلام علیکم

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">