101
عضو بودن در یک گروه اجتماعی، که به ظاهر مردی عضوش نیست، دلیل میشه که اعضا عکسهای بی حجاب و بعضا خانوادگیشون رو بذارن؟
پ.ن.به کجا چنین شتابان؟؟؟
عضو بودن در یک گروه اجتماعی، که به ظاهر مردی عضوش نیست، دلیل میشه که اعضا عکسهای بی حجاب و بعضا خانوادگیشون رو بذارن؟
پ.ن.به کجا چنین شتابان؟؟؟
بهار یعنی:
زیر آفتاب، در عرض چند دقیقه، سرتاپا خیس بشی از بارووون :-)
پ.ن.باز باران بارید،خیس شد خاطره ها،مرحبا بر دل ابری هوا...
پ.ن.امیدوارم کم تحریف کرده باشم ;-)
گاهی مامان طوری برخورد میکنه،که حس میکنم هیییییچ قرابتی باهم نداریم
پ.ن.مدتهاس یاد گرفتم ازش هییییچ انتظاری نداشته باشم،ولی باز گاهی کم میارم:(
چقدر ناتوان بودم در آروم کردن دوستی که شرایط زندگیش بسیـــــــــــــــــــار شبیه شرایط زندگی منه، و در آستانه شروع به کار مجددش بعد از مرخصی زایمان بود، و پر از استرس و حس های مادرانه:((((((((((((((
هفته ای چند روز این دانشجو رو میبنم، روزهای اول فکر میکردم هنوز با جو دانشگاه آشنا نیست خوب، کم کم تغییر میکنه، شیوه لباس پوشیدنش!!
اما یکسال گذشت و تغییر نکرد: هنوزم خاص لباس میپوشه: مثلا مانتو سفید با راه های صورتی، با روسری سبز (اونم سبز سیدی هااااا)با گلهای درهم، ساعت آبی فیروزه ای، شلوار مشکی، و کفش های قهوه ای (این تیپ امروزش بود:دی)
از یه طرف غبطه میخورم به این اعتماد به نفسش، یا تغییر ناپذیریش!!
و از یه طرف فکر میکنم زندگی با چنین افرادی، اگر با شناخت و تفاهم کامل نباشه، چــــــــــــــقدر میتونه سخت باشه!!
بـــــــــــــــــــــــاز هم سردرد:((((((
پ.ن. این مواقع، حس میکنم فن کامپیوترم، توی سر من میچرخه(آیکون گریه)
دردونه بغلم میکنه،میگه خیلییی دوستت دارم،یا گاهی هم میگه چقدررررر مامانم مهربونه
ذوق مرگ میگم چرا؟
میگه چون همه چیز برام میخری
پ.ن.تقریبا همه دوست داشتنهای ما،همینطوره،حتی بندگی مون :-\