منه ی من!

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین مطالب
  • ۰۲/۰۲/۰۹
    722
  • ۰۲/۰۱/۳۰
    721
  • ۰۱/۱۲/۰۷
    720
  • ۰۱/۱۲/۰۷
    719
  • ۰۱/۰۳/۲۹
    718
  • ۰۱/۰۳/۲۹
    717
  • ۰۱/۰۳/۲۹
    716
  • ۰۱/۰۳/۰۹
    715
  • ۰۱/۰۲/۱۱
    714
  • ۰۱/۰۱/۳۱
    713
آخرین نظرات
  • ۱۹ دی ۰۰، ۱۳:۲۱ - دچارِ فیش‌نگار
    :)

۱۴ مطلب در فروردين ۱۳۹۶ ثبت شده است

452

چهارشنبه, ۳۰ فروردين ۱۳۹۶، ۰۳:۲۰ ب.ظ

بدون هیچ هدف خاصی عکس ژله ها یا دسرهامو به اشتراک میذاشتم

به نظرخودم همین که شخصی نیست و اکانتم هم هیچ ردی از من درش نیست، کافی بود

تاااا اینکه مردی برام کامنت داد: خوش به حال همسرت!!!

شاید باید مغرور میشدم یا ذوق زده!! ولی بدجور حالم گرفت!

451

چهارشنبه, ۳۰ فروردين ۱۳۹۶، ۱۲:۱۴ ب.ظ

چقدر بعضی وبلاگها خوبن، و چقدر حال آدمو خوب میکنن، گاهی انگار روزیته که بهت میرسه

اوصیکم به:


http://yaretalabeh.mihanblog.com

450

چهارشنبه, ۳۰ فروردين ۱۳۹۶، ۰۸:۲۹ ق.ظ

وقتی مراجعه کننده ای میاد که نگاهش به زمینه، و با دستپاچه گی سوال می پرسه، حس خوشایندی دارم

به همون نسبت

وقتی مراجعه کننده ای میاد که نگاهش رو می دزده، انگار که اکراه داره با یه چادری همکلام بشه، حسم ناخوشاینده!!



ما به اصطلاح مدرنیته!! شده ایم!!

449

دوشنبه, ۲۸ فروردين ۱۳۹۶، ۱۱:۳۸ ق.ظ
دردونه خیلی که احساساتی میشه میگه: تو مامان  خیلی خوبی بودی، یا خدارو شکر که همچین مامان خوبی داشتم و ...
کلا فعل ماضی استفاده میکنه:دی
خدا مرا بیامرزد:)))

448

چهارشنبه, ۲۳ فروردين ۱۳۹۶، ۰۸:۲۳ ق.ظ

به کادو خریدن نرسیدم، ولی ناهار مورد علاقه اش رو پختم و کیک و ژله درست کردم و یه هویی شب رو کردم:دی

جالبیش این بود که تصور میکرد ژله ها برای خودمون نیست:))


گرچه از صبح تا شب یه سره راه رفتم و حسابی خسته شدم، و گرچه ذوق زدگی چندانی از طرف ایشون ندیدم، ولی راضی ام

447

دوشنبه, ۲۱ فروردين ۱۳۹۶، ۱۲:۱۱ ب.ظ

نیازمند ایده جهت برگزاری روز مرد هستیم!!


زود یادم افتاده، نه؟؟؟:((

446

شنبه, ۱۹ فروردين ۱۳۹۶، ۰۱:۵۷ ب.ظ

دردونه میگه: یه بار که مامانجون داره آش درست میکنه، آروم برو بالا، ببین چطوری درست میکنه، بعد دیگه خودت درست کن:دی


بچه ام خیلیییییی آش های مامان رو دوست داره، ولی خب بیشتر از یه پیاله نمیخوره

سری قبل که یه کم ته گرفته بود، میگفت این که بوی آش نمیده، و لب نزد!!!

445

چهارشنبه, ۱۶ فروردين ۱۳۹۶، ۰۹:۵۴ ق.ظ

اصلا فکر نمیکردم سال کبیسه انقدر خوب باشه

هرسال سر تحویل سال یه قسمت از کارهام مونده بود، شاید به اندازه  یکی دوساعت یا بیشتر، ولی هم سرتحویل سال، دلم پیش کارها بود، هم بعد تحویل سال انگار حسی برای تموم کردنشون نبود!!

امسال همون چندساعت اضافه چقدددددددر خوب بود، به همه کارهام رسیدم

444

چهارشنبه, ۱۶ فروردين ۱۳۹۶، ۰۹:۴۸ ق.ظ

گرچه خیلی از دسر ها رو هنوز امتحان نکردم، ولی به نظرم دیگه بسه، باید برم سراغ یه مقوله ی جدید

پیشنهادتون چیه؟؟



البته این بدغذایی دردونه و آقای همسر، دلیل اصلی امتحان نکردم اکثر رسپی هاست:(  اینه که هنووووووز در مقوله امتحان غذاهای جدید ورود نکردم

443

چهارشنبه, ۱۶ فروردين ۱۳۹۶، ۰۹:۴۶ ق.ظ

ما هرسری که مهمانی عید داریم،تا آخر عید من هی باید دستور دسر درست کردن برا این و اون بفرستم

قسمت جالبتر ماجرا اونجاس که آخرسر و در ساعات پایانیِ قبل از مهمانی، آخرش خودم باید دست به کار شم!!

خب خواهر من، همون سرسفره خودم، سفارشهاتون رو کامل کنید، که حداقل من برنامه ریزی کنم:)