54
سه شنبه, ۱۸ اسفند ۱۳۹۴، ۰۸:۵۵ ق.ظ
چندروز پیش دردونه نزدیک بیرون اومدنم بیدار شد، ازم پرسید میری سرکار؟ من اجبارا گفتم نه
توی حیاط بودم که بیدار شد و گریه میکرد که مامان گفت نمیرم، چرا رفت؟
عصرازش عذرخواهی کردم و ...
امروز بازهم بیدار شد، اصرار داشت که مطمئن بشه نمیام
امروز میری سرکار ؟ نمیدونم
یعنی میری؟؟ چی شد بیدار شدی؟ خواب دیدی؟
نه، بگو میری یا نه؟ الان شبه، صبح که نیست، حالا تا صبح
نه، بگو صبح میری یا نه؟ نمیدونم
با بغض اول (قول) بده نمیری ....
دیگه امروز، روزه برای من؟؟:(((((((((((((((
- ۹۴/۱۲/۱۸