295
يكشنبه, ۲۴ مرداد ۱۳۹۵، ۱۰:۳۳ ق.ظ
از هفته دیگه ساعت کاری برمیگرده به روال قبلی (آیکون گریه:((((( )
همونطور که حدس میزدم بعد از ماه مبارک حسّ دسر درست کنیم خوابید:دی
ولی از امروز میخوام باز شروع کنم، و حتما دردونه رو هم مشارکت بدم:)) تا بیشتر لذت ببره
پ.ن. نیمه دوم سال واقعا مثل کابوس میمونه: روزهایی که هوا تاریکه که از خونه میزنی بیرون، و خونه هم که میرسی چیزی به تاریکی هوا نمونده:(((
پ.ن.2. بی ذوقی آقای همسر در نخوردن دسرها، دلیل خیلی مهمی در بی حس شدن منه، وقتی میبینم گاهی مجبور میشم دور بریزم، اساسا بی خیال میشم:(((
پ.ن.3. امیدوارم این، مثل بقیه تصمیم های کبرام نشه!! اصولا صبح ها خیلییییییییی تصمیمها می گیرم که بی حالی و بی رمقی عصرها، و علاوه بر اون خونه ی زلزله زده و نهار و شامِ منتظرِ طبخ، همه رو کان لم یکن میکنه:(((
- ۹۵/۰۵/۲۴