منه ی من!

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین مطالب
  • ۰۲/۰۲/۰۹
    722
  • ۰۲/۰۱/۳۰
    721
  • ۰۱/۱۲/۰۷
    720
  • ۰۱/۱۲/۰۷
    719
  • ۰۱/۰۳/۲۹
    718
  • ۰۱/۰۳/۲۹
    717
  • ۰۱/۰۳/۲۹
    716
  • ۰۱/۰۳/۰۹
    715
  • ۰۱/۰۲/۱۱
    714
  • ۰۱/۰۱/۳۱
    713
آخرین نظرات
  • ۱۹ دی ۰۰، ۱۳:۲۱ - دچارِ فیش‌نگار
    :)

629

شنبه, ۱۵ دی ۱۳۹۷، ۱۱:۰۷ ق.ظ

شما تا چه حد به بچه ها اجازه میدین کنارتون فیلم یا سریال ببینن؟!!

به جرات میتونم بگم در این سالهای مادرانه ایم به تعداد انگشت های دست فیلم و سریال ندیدم (البته مقتضای سن و سالم:دی)

گاهی فیلم ها یا سریال های مناسبتی یا با موضوع خاص رو خیلی دلم خواسته ببینم ولی با توجه به اینکه دردونه همیشه اینطور مواقع کنارمه، از دیدنشون منصرف شدم، نمونه اش سریال مختار و فیلم چ، تنگه ابوغریب و ...


نمیدونم تا چه حد کارم درسته، چون مطمئنن زمان زیادی نخواهم توانست  مانع  دیدن صحنه هایی که به هر دلیل به نظرم براش مناسب نیست باشم، و حتی گاهی فکر میکنم این رفتار من حساس تر و آسیب پذیرترش میکنه

628

سه شنبه, ۴ دی ۱۳۹۷، ۰۱:۰۲ ب.ظ

بعد از ازدواج نه تنهابه مرور تحت تاثیر اخلاق همسر قرار میگیریم، اخلاقیات خانواده همسر هم به تدریج در اخلاقیات ما تبلور پیدا میکنه!!


627

سه شنبه, ۴ دی ۱۳۹۷، ۱۲:۵۰ ب.ظ

اینکه وقتی کارمون دارید حالمون براتون مهم بشه، حس ناخوشایندی به آدم میده                حتی برای شما خواهر عزیزم!

626

شنبه, ۱ دی ۱۳۹۷، ۰۲:۳۸ ب.ظ

با همه درد و بیماریی که این دو هفته برمن غالب بود و عملا جنازه ای بیش توی خونه نبودم ولی باز به این نتیجه رسیدم که مقایسه زندگی خانم های خانه دار و کارمند، ظلم عظمی است.

625

شنبه, ۱ دی ۱۳۹۷، ۰۲:۳۰ ب.ظ
نمیدونم چه حکمتیه که هروقت جدی به بچه دوم فکر میکنم، یه مریضی سخت میکشم تا به این باور برسم که از لحاظ بدنی توانایی بارداری دوم رو ندارم:(

624

سه شنبه, ۲۰ آذر ۱۳۹۷، ۰۹:۳۷ ق.ظ

این چند روز همه اش به این فکرکردم که اونی که میگه واکسن انفولانزا نزن تا بچه بدنش مقاوم بشه، احتمالا یا شاید مطمئنن دردبدن و ضعف  ناشی از ویروس آنفولانزا نکشیده که بدونه بچه طاقتش رو نداره!!!

623

سه شنبه, ۱۳ آذر ۱۳۹۷، ۰۸:۳۴ ق.ظ

هروقت به استعلاجی نوشتن دکتر شک کردم، بعدش شرایطی پیش اومد که مطمئن شدم کم هم نوشته برام:/

622

يكشنبه, ۲۰ آبان ۱۳۹۷، ۱۰:۴۹ ق.ظ

دوربین که روش میاد شروع میکنه اشک ریختن، که یعنی میشه من بتونم برم تو استادیوم! اطرافیانش دلداریش میدن

با همون اشک و آه میگه: یعنی من برم تو استادیوم بعدش مردم هم برام مهم نیست:/



ما هیچ، ما نگاه

پ.ن. تجربه بهم ثابت کرده رفتار هیچ کسی رو قضاوت نکنم، فقط دعا میکنم هیـــــــــــــچ وقت زندگی برام تا این حد پوچ و بی معنی نشه

621

شنبه, ۱۹ آبان ۱۳۹۷، ۰۹:۴۱ ق.ظ

حس میکنم از وقتی حسابم هک شده، برکت از پولم رفته!!

620

دوشنبه, ۱۴ آبان ۱۳۹۷، ۰۸:۴۶ ق.ظ

شده تا حالا دلتون بخواد بچه تون رو بزنید؟!


گاهی من اینطوری میشم، خصوصا اوقاتی که سعی درکنترل تمام عجله، خشم، یا ناراحتی درونی ام دارم و تا حد ممکن آروم برخورد میکنم و دردونه هم در مقابل با آرامش تمام به کار خودش میرسه، و گوش به حرف نمیده:دی


اینطور مواقع یا نهایتا ولوم صدام میره بالا، یا بهش میگم دلم میخواد بزنمت و اینطوری دردونه متوجه بازیگوشی بیش از حدش میشه، و البته همیشه شاکی ام میشه که چرا صدات رفت بالا یا این جمله رو گفتی!!!  من که توراه انجام خواسته ات بووووودم!!!