وقتی معده ات از درد در شرف پکیدنه، و گرسنه میشین، چی میخورین؟؟!!
پ.ن.یاد کتاب دردونه افتادم که یه موش بازیگوش میره بیرون خونه دنبال غذا، و از همه حیوانات میپرسه گرسنه بشی چی میخوری:دی
قبلترها گفته بودم به نظرم خانواده آقای همسر خیلی سازش کارن (گفته بودم؟؟؟)
این وقتی برام مهم شد که فهمیدم این رفتار آقای همسر ارثیه و خیلی نباید انتظار اصلاحش رو اون هم در کوتاه مدت داشته باشم
دیشب رفتیم برای اقای برادرشوهر و همسرشون مهریه تعیین کردیم (ایم نه اند کردند) با این که خواسته های خانواده عروس واقعا زیاد بود، و با خواست خانواده آقای همسر خیلی تفاوت داشت، ولی بدون کوچکترین بحثی موافقت کردند
انگار که توانایی هیچ مخالفتی ندارن!!! در صورتی که از نظر من هیچ دلیلی برای این همه صبوری نبود، چون نه دختر و نه خانواده اش از هیچ نظر نسبت به خانواده آقای همسر و داماد برتری ندارن، حتی هنوز رابطه عاطفیی شکل نگرفته که صبوری بطلبه!
شاید به نظر یه جاریه بدجنس بیام الان، ولی بیشتر یک همسر نگران برای آینده ام:(
داشتم از پاساژ بیرون می اومدم، که دختر بچه ای وارد مغازه اسباب بازی فروشیی شد، پدرش به سرعت دستش رو گرفت و کشیدش بیرون، فاصله مغازه تا پیاده رو، هم چنان پدره دخترش و روی زمین میکشید، توی پیاده رو دیگه بغلش زد، و دست و پای بچه بود که ولو بود تو هوا، و صدای گریه اش هم...
هیــــــــــــچ قضاوتی نمیکنم، شاید بچه واقعا زیاده خواه بود، شاید پدره واقعا خسته بود و هزارتا شاید دیگه
ولی اون لحظه خداروشکر کردم که جای اون پدر نیستم، که احتمالا خودش هم راضی به این رفتار نبود
خانم های خونه
چطورشما آشپزی میکنید و همسرتون تلویزیون می بینه
گردگیری میکنید و همسرتون تلویزیون می بینه
خونه رو مرتب میکنید و همسرتون تلویزیون می بینه
بچه بازی میکنید و همسرتون تلویزیون می بینه
لباس می شورین، اتو کشی میکنید، شست و شو میکنید و... و موقعیت همسرتون همچنان ثابته؟!!!
یعنی من کم تحملم؟؟؟
پ.ن. البته خداییش آقای همسر تا این حد هم ثابت نیست، هر ازگاهی چایی یا خوراکی میخوره:دی