وقتی جوانی، هرروز با لباس ست شده (که احتمالا جزء بهترین لباسهاشه) میاد محوطه رو جارو میزنه...
پ.ن.حرف خیلی داره.. ولی یکیش هم اینکه: دعا کنم به روح پدرم که هرچه دارم از ایشونه
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
"صالح"
اسم قشنگیه، نه؟
یادم باشه اگه زمانی خواستم اسم انتخاب کنم:دی
اینکه سیاسیون کشور، هرازگاهی آیت الله خطاب بشن، و هر ازگاهی حجه الاسلام! رو مدتهاست هضم کردم (به زوووووووور)
ولی اینکه مقام معظم رهبری، آیت الله خطاب بشن، دیگه خیلیییییییییی ثقیله برام !!!:(((
پ.ن.هر شخصی حق داره عقاید سیاسی خاص خودش رو داشته باشه، ولی زیرسوال بردن جایگاه قاطع و مسلم دینیِ "ولایت فقیه" دیگه شخصی نیست
پ.ن. این عقاید امروز منه، امیدوارم روزی نرسه که عکس این، توجیه شده باشم!!:(((((
دعایی،ذکری هست برای با برکت شد ساعات شبانه روز؟؟؟؟؟؟؟
عجیب اوقاتم بی برکت شده:(((
امشب که انقدر دلگیره، وای به فرداشب :-(
پ.ن.هرشب این 14.15شب دردونه پرسیده فردا خونه ای؟
گفتم این عید به دیدار خودم هم بروم
یعنی میشه!!!
پ.ن.ممنون از لوسی می جان
سرگیجه گرفتم از بس تمیز کردم و باز هم هست
یعنی انگار دارم دوباره خونه تکونی میکنم،از بس هرجا روکه تموم کردم و رفتم سراغ جای دیگه،دردونه پشت سرم تکلیف محل قبلی رو یکسره کرده:(((((
پ.ن. همچنان قرآن میخواند...:-[
یکی از حرص دراورترین کارها،آشپزی وسط خونه تکونیه
خصوصا که اصولا عجله داری و نتیجه گاز و هود و دیواری هایی که دوباره باید تمیز بشن
حالا ماسعی میکنیم نسوزونیم ;-)
