منه ی من!

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین مطالب
  • ۰۲/۰۲/۰۹
    722
  • ۰۲/۰۱/۳۰
    721
  • ۰۱/۱۲/۰۷
    720
  • ۰۱/۱۲/۰۷
    719
  • ۰۱/۰۳/۲۹
    718
  • ۰۱/۰۳/۲۹
    717
  • ۰۱/۰۳/۲۹
    716
  • ۰۱/۰۳/۰۹
    715
  • ۰۱/۰۲/۱۱
    714
  • ۰۱/۰۱/۳۱
    713
آخرین نظرات
  • ۱۹ دی ۰۰، ۱۳:۲۱ - دچارِ فیش‌نگار
    :)

۴۰ مطلب با موضوع «مادرانه» ثبت شده است

59

چهارشنبه, ۱۹ اسفند ۱۳۹۴، ۰۸:۳۲ ق.ظ

دیشب خواب دیدم پسردار شدم

انقدر واقعی بود، و اون نوزاد انقدر شیرین، که بیدار شدم باورم نمیشد:(


پ.ن. بعد از دردونه دیگه چنین خوابهایی ندیده بودم

پ.ن.2. چرا اسمش تو ذهنم نموند؟:((

پ.ن.3. هم من، هم آقای همسر، دختر بیشتر از پسر دوست میداریم، ایشون که دوست دارن حتی اگه 5!!!!!تا بچه داشته باشن، دختر باشن:دی

54

سه شنبه, ۱۸ اسفند ۱۳۹۴، ۰۸:۵۵ ق.ظ

چندروز پیش دردونه نزدیک بیرون اومدنم بیدار شد، ازم پرسید میری سرکار؟     من اجبارا گفتم نه

توی حیاط بودم که بیدار شد و گریه میکرد که مامان گفت نمیرم، چرا رفت؟

عصرازش عذرخواهی کردم و ...


امروز بازهم بیدار شد، اصرار داشت که مطمئن بشه نمیام

امروز میری سرکار ؟         نمیدونم

یعنی میری؟؟                چی شد بیدار شدی؟ خواب دیدی؟

نه، بگو میری یا نه؟          الان شبه، صبح که نیست، حالا تا صبح

نه، بگو صبح میری یا نه؟    نمیدونم

با بغض اول (قول) بده نمیری ....


دیگه امروز، روزه برای من؟؟:(((((((((((((((

47

دوشنبه, ۱۷ اسفند ۱۳۹۴، ۰۱:۴۳ ب.ظ

اخیرا متوجه شدم، زیاد دردونه رو بغل میکنم

مثلا برای عبور از خیابون، 99درصد، بغلش میکنم، در حالیکه بچه های خیلی کوچکتر با مادرهاشون از خیابون رد میشن

یا وقتی گذر از معبری سخت باشه، درصورتی که بارها دیدم بچه ها افتادن، ولی مادرهاشون بغلشون نکردن

36

سه شنبه, ۱۱ اسفند ۱۳۹۴، ۰۸:۱۰ ق.ظ

قسمت اعظم عکسهای من: عکس از آسمانه:)))

تا دوستم نگفته بود، خودم دقت نکرده بودم


پ.ن. البته بعد از عکس از دردونه:دی

35

سه شنبه, ۱۱ اسفند ۱۳۹۴، ۰۸:۰۵ ق.ظ

دردونه ای که لاک میخره، ولی نمیزنه!!!

23

پنجشنبه, ۶ اسفند ۱۳۹۴، ۱۲:۴۲ ق.ظ

مثل هرشب:خوابم میاد و دردونه نه!!! :'(

بعضی شبها بین قصه گفتن بارها خوابم میبره!!

فردا تعطیله،و من بین نشسته چرت زدن و روی تخت انتظار کشیدن،اولی رو انتخاب میکنم


بعدنوشت:حدود ساعت2 با کلی نق و نوق،خوابید!!

16

سه شنبه, ۴ اسفند ۱۳۹۴، ۰۸:۵۸ ق.ظ

دردونه شعری که سالی یه بار با خودم زمرمه میکردم، حفظ شده!

و من پشیمونم که چرا این تکرارهای ناخودآگاه قرآن نبوده:((

15

يكشنبه, ۲ اسفند ۱۳۹۴، ۱۰:۴۰ ب.ظ

دردونه سکسکه میکنه، وبا هم فیلم یک ماهگیش-تقریبا سه سال پیش-رو میبینیم که سکسکه میکنه:)))))

من بیشتر از خودش ذوق می کنم :-)

12

يكشنبه, ۲ اسفند ۱۳۹۴، ۰۷:۵۱ ق.ظ

مطمئن باش وقتی مردت بیرون از خونه، اهل دروغ و کلک باشه، اینو توی خونه هم میاره!!

6

پنجشنبه, ۲۹ بهمن ۱۳۹۴، ۰۲:۰۲ ب.ظ

برای اولین بار من خونه ام،و دردونه و باباش رفتن پارک

چ حس خوبی :-)))))